سایه های نور و....

زندگی گذر از نور به سایه و سایه به نور است...

زندگی گذر از نور به سایه و سایه به نور است...

شب دلکش

دوشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۷، ۱۲:۵۰ ق.ظ

امشب انگار کلمه ها خودشونو به دیواره هام میکوبن ولی من خالیم از بیان و نوشتن...درون خودمو میبینم،دستمو میکشم روش،اما منو به جایی جز نوشتن نمیبره و نوشتن میان اصوات گم شده...ترانه (خوب شد) شجریان بر گوش جانم جاریه و من تو این فکرم بیان مردی که گفته ( تورا به خاطر ترس از جهنمت 

نمی پرستم،به بهشت تو نیز طمعی ندارم،تو شایسته ی پرستشی،محرک من عشق به توست) چطور میتونه منی که مذهبی نیستمو تا این حد مدهوش و حیران کنه...

در این لحظه ی خاص سرشار از چیزی هستم که نامی برایش ندارم...


(با توام ای شور،ای دلشوره ی شیرین...

با توام ای شادی غمگین...با توام ای غم،غم مبهم...

ای نمیدانم...هرچه هستی باش،،اما باش...)

                                                       قیصر امین پور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۱۶
سایه نوری

نظرات  (۱)

شعر محشر قیصرِ جانم...
اوقات به کام
پاسخ:
بله شعر بی نظیرر..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">