سایه های نور و....

زندگی گذر از نور به سایه و سایه به نور است...

زندگی گذر از نور به سایه و سایه به نور است...

روزهای نو، سایه ی نو..

شنبه, ۶ مهر ۱۳۹۸، ۱۱:۴۲ ق.ظ

الآن خونه ی مامانم هستم.. مامان سر کاره.. کلی سفارش دستم هست اما لپ تاپم خونه ست و تنها چیزی که میتونه از لیست کارهام خط بخوره، نوشتن وبلاگمه...

خب قبل از هر چیزی دلیل این نو در نو چیه?? من روانشناسی قبول شدم،، ثبت نامم رو انجام دادم،، امروز کلاسم تشکیل نشد و من حالا اینجا نشستم و به روزهایی که تو این خونه گذروندم فکر میکنم، مسیر عجیب تحصیلاتم.. رشته هایی که رها شد یا نشد تا امروز به اون چیزی برسم که دیگه مدت زیادی هست که فهمیدم عشقمه و همه ی چیزیه که میخوام تا روز آخر عمرم باهاش کیف کنم..

هرچند واسه ی مسیر تحصیلم هدفها و مطالعات شخصی در نظر گرفتم و اصلا نمیخوام به شیوه ی معمول دانشگاه رو بگذرونم،، دانشگاه واسم فقط یک پله ست که مجبور شدم به خاطر اهدافم ازش بالا برم..

به این فکر میکنم که به اندازه ی چیزایی که دست ماست،، چیزایی فقط و فقط با تسلیم و رها کردن به اون نقطه ای که باید هدایت میشن،، و من روزهای زیاد و سیاهی رو گذروندم تا به این برسم..

باید مدام مقالات و کتابهای زبان اصلی بخونم در جهت همون مسیر شخصی و از هفته دوم مهر کلاس و مطالعه ی حجم عظیم جزوه زبانم که روی هم جمع شدن، به دانشگاه اضافه میشه..

یک سفارش سنگین دیشب تحویل دادم و سفارش دیگه ای دستمه که نقطه عطف کارهام میتونه باشه و همون چیزیه که دیوونه شم.. 31 کتاب رو باید بخونم و نقدو بررسی شخصی واسشون بنویسم، برخلاف همیشه به نام خودم منتشر میشن و در یک اپلیکیشن نسبتا محبوب..

دیگه اینکه کارهای مراقبتی و رسیدگی به بدنم تو حجم کارهام گم شده که باز وارد لیستهای روزانه م شده که انشالا انجام بدم..

زندگی موجود عجیبیه،، پیچیده ی ساده ی پر از تضادیه و در حال حاضر عشق عجیبی نسبت بهش تو قلبمه.. و هر لحظه شو میتونم نفس بکشم و آگاهانه درکش کنمو ببینمش..

چیزی که تو دفترم دیشب نوشتم این بود: دیدن دقایق و زمان.. آگاه شدن به وقت و در دست گرفتن فرمان ساعتها و هدایتشون به سمت کارهام با برنامه ریزی های شیرین.. زمان رو نباید گم کنم تا بتونم اهداف و کارهام رو توی تارو پودش ببافم.. و توش حل بشم..چون گاهی کلافهای زمان و برنامه هام از دستم می یفتن..

خیلی دارم افکارم رو پراکنده میریزم اینجا،، اما از نوشتن یک آرامشی گرفتم.. با گوشی هم سخته، برخلاف همیشه که کلمات تو ذهنم قر میدن و من بر صفحه میرقصونمشون،، آروم گرفتن و پشتشون رو کردن به من..

آهان یک سری کارگاه روانشناسی، دوره و... باید شرکت کنم، امتحانشونو بدم تا ببینم به چی میرسونن من رو..

غیر از وبلاگ، از روزهام و... دلم میخواد در فضای دیگری هم بنویسم که خب کمی توی نوع شروع، تنظیم و... مردد هستم و منتظرم تا درونم هدایتم کنه.. خب من آدم دنیای مجازی نبودم و نیستم و تا همین چند وقته پیش در هیچ جهان مجازی جایی نداشتم اما گویا زندگیم به این جور چیزها گره خورده..

خب دیگه واقعا تو این شلوغی ها نیاز به روزانه نویسی جایی غیر از دفترهام دارم و امیدوارم مدام بیام اینجا.. 

دیگه برم خونه که امروز باید حداقل چهارمین کتاب تمام بشه..

 

 

من از روزهای زیادی گذشته ام تا به حال رسیده ام و حال مرا گاهی به جنونی عجیب می کشاند،، تمام زور زندگی در حال است..

 

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۰۷/۰۶
سایه نوری

نظرات  (۳)

۱۰ مهر ۹۸ ، ۱۷:۱۲ سایه نوری

و اینکه چشم مینویسم.. 2،3 روزی هست دلم نوشتن میخواد...

وبلاگت نسیم چرا باز نمیشه??

مبارکه عزیزم که رشته ای که دوست داشتی قبول شدی

ولی خب همونطور که خودت هم گفتی نباید به دانشگاه بسنده کنی که یه سری مطالب قدیمی تئوری یاد میگیری فقط

استاد استادها خیلی مهمن همیشه سعی کن برای هرکاری استاد خوبی رو انتخاب کنی استاده که می تونه تو رو وارد گود کنه

سایه نقد کتاب چطوری انجام میدی منم خیلی دوست دارم انجام بدم

حتی ویراستاری هم دوست دارم ولی نمی دونم تو این وانفسای کتاب و کاغذ و اینها چطور میشه این کار رو کرد

بازم رفتی و دیگه ننوشتی ها

پاسخ:
سلام نسیم جانم ممنونمممم..
دقیقا خیلیییی باید کار کنم و جای درست...
نسیم، من از اسفند تولید محتوا میکنم تو یک شرکت.. البته که همونطور که نوشتم تو وبلاگ از خرداد کارم رو کامل شروع کردم و خب درباره ی همههه چیز می نویسم که تک و توک و شانسی سفارش نقد کتاب ثبت میشه،، این فکر کنم بار سوم هست برای من که خب چون قبلا انجام دادم و کاربر راضی بوده و شرکت راضی بوده ارجاع میشه.. اما من هدفم اختصاصی نوشتن از روانشناسی، توسعه فردی و  نقد کتاب هستش که هنوز به چیزی نرسیدم توی تحقیقاتم، برسم حتما بهت میگم.... خب این شرکت که من توش هستم کارش نقد کتاب نیست..
اما چیزی که این مدت خیلییی پیگیر بودم و پیداش کردم و همیشه هم تو گوشه ی ذهنم بودی, کسایی هستن که حاضرن کتابای حتی من که یه فرد معمولی هستم(تو معمولی نیستی😊😊) رو به صورت چاپی یا الکترونیکی چاپ و منتشر کنن.. چون خودم هنوز انجام ندادم معرفیش سخته اما خب شماره هاشونو اگه بخوای میتونم بهت بدم، خودت بررسی کنی.. فقط فایل کتابت باید آماده و تایپ شده باشه.. 
و ویراستاری... (ایران تایپیست) رو فارسی گوگل کن، برو تو سایت ایران تایپیست،، پایین صفحه تو کادر قرمز،، استخدام کارمند اینترنتی وارد شو، فرم تایپیست رو پر کن اما تو توضیحات بنویس میخوای ویراستار باشی... 
اگر سوالی داشتی، باز بپرس جانم.... 





۰۶ مهر ۹۸ ، ۱۴:۵۴ بلاگر کبیر ^_^

سایه برات خیلی خوشحالم :)

خیلی بهت تبریک میگم... تو لایق بهترین هایی

 

و فردا نیای بگی حجم درسام نمیذارن پست بذارم و فلان هاااااا

پاسخ:
ممنووووون مینا جاااان..
چشم... 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">