سایه های نور و....

زندگی گذر از نور به سایه و سایه به نور است...

زندگی گذر از نور به سایه و سایه به نور است...

خنک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش...

چهارشنبه, ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ۰۱:۲۳ ب.ظ

صبح ها ساعت 5:30 تا 6 بدون تلاش و بدون زنگ ساعت بیدار میشم و از غلیان زندگی در خودم متحیرم... 

و از میان مرگها برخاستم تا به این زندگی رسیدم. و حال گاه با این مرگ یکی می شوم برای طعم وانیلی زندگی بعدش! 

 

روغن بی نظیری که با تحقیق زیاد خریدم رو به موهام زدم و دراز کشیدم تا وقتی برق اومد دوش بگیرم!

این زنانگی را می پرستم. زن بودن را مشتاقم. من، زن بودن را در بر گرفته ام یا زن بودن، مرا... نمی دانم. 

 

امنیت در لابه لای ورقه های قلبم، مثل مرهم مثل شفا مثل پانسمان جا خوش کرده و قدرت چیزها از من برداشته شده... 

و از ناامنی های دلخراش برخاسته ام. از پس زده شدن‌ها و دور انداخته شدن‌ها برخاسته ام. از خواسته نشدن ها، از خیانت در امانت ها، برخاسته ام. از جور، از جفا برخاسته ام! با پذیرش طرد و دوست داشتنی نبودن برخاسته ام. 

 

ناهار ماکارانی پر گوجه می پزم. آشپزی می کنم در آشپزخونه ای برق افتاده از عمق. قسمت زیادی از خونه تکونی امسالم تمام شده در حالیکه بیش از یک ماه تا سال نو مونده... 

از شلوغی ها، از سفره هفت سین نیمه کاره میان کارهای مانده برخاسته ام. از صدای توپ  تحویل سال با تصویر جاروبرقی میان حال برخاسته ام. از معنایی که این تصویرها و اشیا برایم دارند، برخاسته ام. از آشوب از خشم از دلهره از سردرگمی از خفقان از کش آمدن از کلافگی از گیرافتادگی از اصطکاک از سختی و زبری و زخم و فریاد برخاسته ام! 

 

(الان برق اومد. صداها در سکوت خونه پیچید. قلبم از نوشتن این پست حالی به حالی شده.) 

 

رمانم جلوی چشممه. شعرها تو سرم دور میزنه. آسایش دارم. آرامش دارم برای غرق کلمه شدن. امنم برای رویابافی. آماده م برای بطالت های طول روز. سرمستم. خوشم. برقرارم... 

از میان مشغله ها، اجبار های دوست نداشتنی، کارهای نفرت انگیز، کتاب های دوست نداشتنی و کلمات نخواستنی برخاسته ام... 

 

چیزی نرم و آروم و پیش برنده و لغزنده و روان زیر پاهامه انگار. گویی که لطیف و راحت ادامه دارم‌؛ که انگار بر چرخی پیش می رم... 

با انتقام، پیش رفته ام. برای انتقام پیش رفته ام. برای دیده شدن ادامه داده ام. برای خشم، از برای خشم ادامه داده ام. برای اثبات به دیگری ها ادامه داده ام. برای نفرت ادامه داده ام. برای قدرت ادامه داده ام. برای بازپس گیری قدرت و برای اشغال فضای سایه ادامه داده ام. برای آینده ادامه داده ام. با تهوع در لحظه حال ادامه داده ام. با نفرت از نزدیکان ادامه داده ام. با نفرت از خودم ادامه داده ام! 

بدون هدفهای متعالی ادامه داده ام! با هدفهای پست ادامه داده ام... 

 

از خشم از انتقام از سیاهی از نفرت به تمامی برنخاسته ام. هرچند چیزی در من در حال آرام گرفتن است. چیزهایی در من در حال تعادل است. پذیرش دوست داشتنی نبودن، در من در حال رشد است. پذیرش همه ابعاد خود و آدمی در من در حال گسترش است. 

 

با صبوری، با تحمل ناکامی با صبر صبر صبر، با خودم، برای خودم، با انجام کارهای سخت اینجا هستم. 

حال امکاناتِ طرد، حالا امکانات خواستنی نبودن، حالا امکانات درد، حالا امکانات حسرت، حالا امکانات پشیمانی، حالا امکانات نداشتن.... را می بینم!

حالا من سایه ی طردم. سایه ی دردم. سایه ی قمارم. سایه ی چیزی برای از دست دادن، نداشتن، هستم. حالا من خواهان و شیفته ی طردم... خواهان و شیفته ی ناامنی ام. تشنه ی چیزی هستم که بعد از اینها از من ساخته خواهد شد.

حال من خودِ طردم. خودِ دردم... من راه ها را باز می کنم و حتی گم می کنم.. و حتی از پا می افتم. من از پا افتاده ام. من شیرینی از پاافتادگی ام. من لذتِ با خاک یکی شدنم. من سایه ام! 

حالا مزه ی شیرین نخواستنِ چیزهایی که زمانی سودایشان را در سر می پروراندم، می چشم. 

حالا به آزادی نگاه می کنم در اسارت. حالا تناقض و تضادم. حال بیدارم. زنده ام... 

 

سرمستم. غرقم. نمی خواهم. نمی توانم. ادامه دهنده ام. خودمم...

ضعیفم... قوی ام... حالا من هستم... حال من با تمام ابعاد آدمی و زن بودن هستم... 

 

حالا زندگی ام. از میان مرگ برخاسته ام. حالا ادامه دهنده در میان رنجم. حالا افتاده میان رنجم. حالا.......... 

 

طرد برای شما چه شکلیه؟ 

تا مغز استخوان سوختن برای شما چه شکلیه؟ 

لذت‌های عجیب برای شما چه شکلیه؟ 

تا مغز استخوان چشیدن ناامنی برای شما چه شکلیه؟ 

امکاناتِ اینها برای شما چه شکلیه؟ 

رابطه تون با کلمه چه شکلیه؟ 

کلماتتون و بدنتون در حضور چه کسانی شکلِ دیگریه؟ 

 

بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر... 

 

 

 

 

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳/۱۱/۲۴
سایه نوری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">