سایه عاشقتم و عاشقت خواهم ماند
از هر طرفی میرم با (عشق به خود) مواجه میشم.. هر رنج بیشتری از توجه کمتر به خود میاد.. هر غم اضافه ای از شاد نبودن با خود میاد.. هر طلب بیجایی از دیگری، از رجوع نکردن و نگرفتن از خود میاد.. هر درجا زدنی از مسئولیت ناپذیری و مقصر کردن دیگری میاد...
عشق به خود باعث میشه حتی اگر روزی عزیزترین چیزها یا کس هام هم نباشن، غصه م رو بخورم اما دوباره بخندم، رنجم رو بکشم اما دوباره آرام بگیرم، دنیا واسم زشت بشه اما آسمون دوباره دیوانه م کنه.. بمیرم و از خاکم سایه ی تازه ای زنده بشه،، خشک بشم اما باز جوانه بزنم.. سایه ی جدیدی که دیگه قبلی نیست، عمیق تر و قوی تره،، جوانه ای که دیگه قبلی نیست، سبزتر و درخشان تره.. این جادوی عشق به خوده: بی توقعی و وابسته نبودن... و بی توقعی و وابسته نبودن همون نهرهای شیر و عسل وسط بهشته!!
مگر نه اینکه هیچ چیز این دنیا همیشگی نیست... پس خودتو بچسب.
مگر نه اینکه هیچ چیز این دنیا همه چیز تمام نیست و در هر لحظه همونه که باید باشه و بلده باشه... پس خودتو ببخش.
مگر نه اینکه خدا بارها و بارها گفته و من میدانم و شما نمی دانید پس مقصد رو رها کن و امروز باش و امروز بمون...
مگر نه اینکه زور و فشار و انتظار و سخت گرفتن، نتیجه ای نداره جز نرسیدن یا رسیدن بی لذت،، پس همینی که داری رو ببین و قدر بدون و کیف بساز ازش که فردایی نیست و نخواهد آمد.
امروز داشتم بهش میگفتم اصلا چرا باید بخوایم همیشه خوب و عالی و معرکه باشیم؟ به خاطر اینکه به حرص هامون،، عجله هامون، بیشتر خواستن هامون، آرزوهای بیشمار ناتماممون،، ثروتهامون،، خونه هامون، ماشین هامون.. زیاد و زیاد و زیاد و زیادتر خواستن هامون برسیم؟؟؟ که بعدش چی بشه.. هیچ جا هیچ خبری نیست!! با شادی بیشتر هم، چیزی که بخوایم نمیشه،، با هیچ چیز بیشتری نمیشه.. میخوایم عجیب و غریب و اول و تاثیرگذار و مهم باشیم،، که بعدش چی بشه ؟؟ اصلا چرا باید مهم باشیم.. ریشه ها چی هستن؟ ریشه.. ریشه.. ریشه..
اگه حالا و با همین شرایط نشه،، هیچ وقت و تو هیچ شرایط دیگری هم نخواهد شددددد....
خلق کن و مسیر رو بپیما و بخند و بگذر ...
پ.ن۱ از تکنیک سینک_دفتر که عمرش اندازه ی ظرف شستن هامه حتما خواهم گفت 😊😊
پ.ن ۲ امشب، از اون شبا بود....
عجب بی مانندی،، بی آرزویی.. مرا بطلب..
عجب شگفت انگیزی،، نجنگیدن برای عظمت.. مرا بطلب..
عجب عجیبی بودن محض،، مرا بطلب..
لحظه ی حال با من بمان،، بمان.. بمان و به شدن آلوده ام مکن.. آمین..
حفظ اهمیت های پوچ را رها میکنم،، قاصدک سبکی میشوم در فوت کودکی که آرزویی جز بودن را بلد نیست !! بلد نبودن های کودکی مرا بطلبید..
کودکی از نو؛ از اول.. ایده های تازه ی امشب برای نوشتن های تازه سلام..
ایده ها را بی هیچ انگیزه، عمل کردن سلام...
خلق ناشیانه و دیوانگی های مدام و اشتباهات جدید سلام...
درک آسیب های تازه سلام !!
تمام....
چقدر بعد پ.ن ها،، قلبم بارید اما اینجا بی ویرایشه، ناصحیحه، ناکامله و خودشه .... 😊😊😊😊 دیگه واقعا تمام!!
بسیار خوشحال کننده است انقدر روان و درست نوشتن از زندگی و هر چه که هست
زنده باشید