سایه های نور و....

زندگی گذر از نور به سایه و سایه به نور است...

زندگی گذر از نور به سایه و سایه به نور است...

من و من

سه شنبه, ۸ فروردين ۱۴۰۲، ۰۸:۵۶ ب.ظ

مبارزه های معنادار من در میدان زندگیم، با قدم های کوچک...

به این جمله م فکر میکنم و بعدترش فکر میکنم دارم یک آشوب بزرگ رو زندگی میکنم.. و خیلی چیزها که فکر میکردم حل کردم، در واقع اصلا حل نشده.

و دوباره فکر میکنم من از جنگ خسته م. و خود این روزهام رو می بینم که اضطراب داره؛ یه اضطراب ریشه ای.. نه فقط یک استرس که اضطراب..

و حل کردنش، کار من نیست... کار من تنهایی نیست.

 

بعد در مورد یک چیزی از خودم میپرسم؟

میتونی آدم خوبی باشه یعنی میخوای؟

خودم: آره

ببین پس بذارش واسه بعد عید!

خودم: باشه

و تصمیم گرفته شد و انتخاب کردم...

 

بعد یک چراغ تو ذهنم روشن میشه که همینه تو نیاز داری توی خیلی پرونده های باز پشت سر و جلوی پات، تصمیمت رو بگیری و دیگه به قبل اون تصمیم برنگردی! چرا؟ چون انتخابت رو کردی و تمامه! آخه مگه چند بار میشه واسه یه تصمیم، انرژی گذاشت وقتی زندگی، این قدر کوتاهه!

 

میخوام این پوچی.. این آشوب و این اضطراب رو زندگی کنم بدون فرمول و علم و باید و نباید.. فقط با خلق، هنر و با دست هام و شخصی سازی+درمانگر  

و بعدش،، چیکارش کنم؟ فقط روایت... 

روایتی از من... 

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲/۰۱/۰۸
سایه نوری

نظرات  (۲)

بعضی وقتا هم لازمه که پلهای پشت سرت رو خراب کنی تا اگر هم خواستی برگردی از تصمیمت راه برگشتی نداشته باشی و مجبور بشی توی انتخابت مصممتر بشی

پاسخ:
گاهی هم داری انتخابت رو زندگی میکنی اما ذهنت هنوز تو مرحله ی تصمیم گیری هست؛ مرحله ای که به شدت انرژی گیره! 

و همین جور که توی این مسیر پر آشوب همراهتم ، بی صبرانه منتظر اون روایتگری نابت هم هستم :) 

سایه ی زیبا 🍃

پاسخ:
مینا جان....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">