سایه های نور و....

زندگی گذر از نور به سایه و سایه به نور است...

زندگی گذر از نور به سایه و سایه به نور است...

زندگی کوتاه گذره

يكشنبه, ۲ خرداد ۱۴۰۰، ۰۶:۵۴ ب.ظ

خونه ت برق بزنه. یه دوش عالی گرفته باشی. به پوست و موهات رسیده باشی. لباس‌های نرم و نخی و جذابت رو بپوشی. کولر رو بزنی. خودت رو بپیچی تو پتوی نازکت. پنکیک پفی پنیری و چایی زعفرانی رو میز باشه. شمع و عودت رو روشن کنی. و جهان رو خاموش.... 

 

فیلم (در دنیای تو ساعت چند است) رو برای بار دوم پلی کنی. و غرق بشی تو هوای شمال و شعر و موسیقی و باران و خاطره و عشق و زندگی...

 

مگه زندگی دودی.. زندگی گذرای خاکستری.. زندگی تمام شدنی.. زندگی بی هیچ قطعیت،، چیزی بیشتر از همین ساده های ظریفه.. مگه چیزی بیشتر از خلقه؟؟ خلق، با هرچیزی که لحظه، همین الان گذاشته کف دستهات.. 

 

سبک، آزاد، رها، بی خواستن. بی شدن. بی جنگ. بی تقلای همیشه تغییر. غرق در تعادل و بودن. همسو با لرزانی و لغزانی لحظه. همراه با جادو و راز لحظه. یکی با کیمیای لحظه. مست و مدهوش لحظه. 

 

لحظه ای که سکون امنیت رو میگیره. و سکون پویایی رو میده. سکوت مرگ رو میگیره و سکوت حیات رو می بخشه. لحظه ای که جاری و در حرکته. و تورو هم پیش میبره. لحظه ای که وحشی و غریزی و کودکانه و بی خط کشی، می تازه. و اونقدر خلاقه که هربار یه شکله! من و لحظه هربار یه شکل هستیم و در تو هر شکلی، درخشانیم.. 

 

ذکر لحظه: بی نگاه به آخرش، فقط اینجا رو ببین و حرکت رو بند نیار!! 

درس لحظه: هیچی قشنگتر از کمبود و نقص و اشتباه و افتادن و گم شدن و  از دست دادن و شکست نیست... چون توی اینها، انرژی های بالقوه ای هست که من با خلقم، جاریشون میکنم... 

 

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۰/۰۳/۰۲
سایه نوری

نظرات  (۴)

سایه جان

فکر میکنم اشتباه من اغلب بخاطر همون ترس از نگاه بیرون باشه و بقیه ی دلایلی که گفتی شاید و شاید مواقع کمی در موردم صدق کنه

سالها بخاطر اینکه بقیه راضی باشن خودمو ندید گرفتم وسعی کردم تو نظر بقیه بهترین باشم و فکر میکردم آرامشم در همینه ولی زهی خیال باطل......

من داشتم به دست خودم، ذره ذره آرامش و آزادی رو از وجود خودم که حقم بود میگرفتم و نمی فهمیدم که اینطوری چیزی هم برای ارائه به بقیه ای که رضایتشون برام مهمه، ندارم و نخواهم داشت.

کاش حداقل این دست و پا زدنها نتیجه اش رضایت دیگران بود نه!! برعکس هر روز بیشتر از دیروز هجمه ی قضاوت ها تیربارونم کرد زخمیم کرد.

ولی حالا مثل کسی هستم که از زیر پوست سوخته و جزغاله اش داره یه پوست جدید رویش پیدا میکنه و این برای من مایه مسرت و خوشحالیه

هرگز نمیگم دیره و شاکرم خدایی رو که بهم فرصت داده بهتر زندگی کنم

ولی خیلی سخته دوباره همه چیزو ساختن مخصوصا اون قسمتهایی که یه عمر ندید گرفتیشون

 

حرفات پر از درسه و پر از آرامش

ممنونم ازت🙏🌷

پاسخ:
راضی نگه داشتن بقیه، و دیدن دیگری قبل از خود،، معمولا ما رو محدود و پر از ترس و شرم میکنه. ولی آرام آرام میشه برگشت و رها شد.
و ما معمولا وقتی به خودت بها میدی، به خودت عشق میدی و رضایت خودت رو ارجح میدونی بر رضایت دیگری،، اونقدری سرخوش و آزادی که اشتباه مهم نیست اصلا واسه ت...

البته که تو بحث نقص هم باید آگاه بود! گاهی هم قوتی رو به واسطه ی باورهای نادرست و محدودکننده یا ترس یا منطقه امن یا عادت و... بند آوردیم. و حالا نباید فکر کنیم خب نقصه و زندگیش کن. گاهی مواردی نرم و روان و بی فشار حل میشن. این واسه سنجش عالیه که نقصه یا قوت بن آمده. و راه دیگه تشخیصش اینه که واسه تایید، دوست داشته شدن، از دست ندادن آدمها و احساسشونه. یا به خاطر آرام کردن قسمتی در درونته( رسیدن به حس اینکه چقدر قویم و... به شکل افراطی) یا میخوای بهترین باشی و رقابت و تو کلامت بهتر از دیگری بودنه( هیچ درختی نمی خواد از درخت کنارش بهتر باشه، فقط میخواد باشه و قصه خودش رو بگه) یا نه.. فقط به خاطر خودت و حس خودت و سرخوشی و دیوانگی و رقص در دنیاست.. 
همینطور که پله پله پیش میریم و به خودمون بی عجله و فشار، با مهر و آگاهی و هوشیارانه نگاه می‌کنیم،، نقص رو از قو ت بند آمده(من اسمشو این گذاشتم. علمی نیست زیاد شاید 😊)  تشخیص میدیم. و پویایی و دگرگونی ای که مال ماست و از آن ما نه مال جامعه و خط کشی ها و... ازش میزنه بیرون. یه محتوا داشتم به اسم از (خط بزن بیرون) که باز می‌نویسمش. همین قوت بند آمده. شرم، حیا، آبرو، اعتبار ساخته شده، توهم عظمت، جدی گرفتنها، و... رو به واسطه تجربه هام،  توش نوشته بودم.
ممنون از تو که میخونی جانم 🌹🙏🌿

وای از ترس از اشتباه کردن ها

وای...

داغ دلم تازه می شود........

پاسخ:
میدونی آرامش جان..
به نظر من اشتباه از اینها میاد:
عجله داشتن.. باید تمرین کنیم و زمانهای مکث روزانه داشته باشیم برای گرفتن هیاهو و شتاب از خود و لحظه و رفتار و کارهامون. یه جورایی بریم رو حرکت آهسته..
از اینکه فکر میکنیم همه چیز رو میدونیم( چه واسه مون خوبه یا نیست. چی باید چطور باشه یا نباشه. چهارچوب و قانون و خط کشی) در حالیکه ما خیلی چیزها رو نمی دونیم! فکر می‌کنیم باید هرچیز کنترل شده باشه و اونجور که ما میخوایم پیش بره. ولی خیلی چیزها در کنترل ما نیست..
از ترس نگاه بیرون میاد. بله همون قصه قدیمی! معمولا اگر فکر کنیم اشتباه ما رو کسی نمی فهمه، یه فدای سرت به خودمون میگیم. اما اگر قرار باشه بقیه بفهمن، واای.. بعد خب مگه همون بقیه اشتباه ندارن؟!
از آسیب عزت نفس(عزیز دانستن خود) خود رو با تمام اشتباهاتش دوست بداریم. هرچه واقعی تر بشیم و خودمون تر،، ترس از اشتباه کمتر میشه.
از خودت سوالات خوب بپرس. چی در اعماق وجودت از اشتباه میترسه؟ چرا میخواد همیشه درست باشه؟ اشتباه، کدام بخش وجودت رو فشار میده؟ و چرا؟ بعد تو این سوالات، وقتی با خودت صادقانه و روشن برخورد میکنی، اون بخش  وجودت و ریشه ها پیدا میشه. بعد میتونی با مهربانی و مدارا، اون بخش رو آرامش کنی. بهش حق و فرصت و مهر بدی. و تبدیلش کنی. شاید هیچ وقت تغییر نکنه و نکنه هم مهم نیست. چون همینکه با مهر و بی قضاوت بهش آگاه بشی، از فشارش کم میشه. 
به رفتارهامون با بقیه هم باید توجه کنیم! که بسیار زیاد دانش ما رو نسبت به خودمون میبرن بالا. ما معمولا همونجور که با بقیه رفتار میکنیم با خودمون هم برخورد می‌کنیم. و برعکس! چقدر حق و فرصت خطا و اشتباه به بقیه میدیم؟ و به خودمون میدیم؟! 

و شناخت و پذیرش زندگی. آقااا اگر اشتباه، هیچ درسی هم نداشته باشه. انرژی عجیبی هم برای جاری کردن توش نهفته نباشه. اگر بی دلیل هم رخ بده،، همینه! این زندگیه. و توش همه چیز هست. هرچیز که فکر کنی یا نکنی. از دست دادن. شکست و فلان... پس بهتره هرلحظه رو با همونی که داره از نقص و کمبود و شکست و درد و لذت و پیروزی و شادمانی و... فقط و فقط به تمامی زندگی کنیم. و به شرممون آگاه بشیم!

دنبال دلیل بودن مدام، ما رو آشفته و منحرف میکنه از تعادل و هماهنگی.
و معمولا اگر شکست رو پیچیده نکنیم. جدی و مهم و بزرگش نکنیم. مدام با فکرمون و تحلیل و قضاوتهامون بزرگش نکنیم،، و با یک نگاه نو بهش چشم بدوزیم، اصلا هیچی دنیا اونقدر بزرگ و جدی و مهم نیست. و چون هیچی دنیا کامل هم نیست،، پس طبیعی بودن یعنی ما نقص و شکست و... هم داریم. و هیچی اندازه اصیل و واقعی و طبیعی بودن، زیبا و جادویی نیست..
زندگی اصیل، با شکست همراهه. من اصیل، با نقص همراه هستم.  من و زندگی ناکامل های کافی هستیم. 
با هیچ بیشتری حتی تو پیروزی و دانش و درستی و... رخ نمیده اگر به خاطرش من و لحظه فدا شده باشیم! و تو دنیا خبری نیست! و خیلی زود تمام میشه. پس بهتره شلش کنیم و ولش کنیم! 
و با آهنگ این طنز تلخ، دیوانه وار و جسور و شجاع برقصیم. حتی نقص و شکست رو برقصیم! 
کمتر چیزی من رو از پا در میاره اگر بفهمم خوب کامل یا بد کاملی وجود نداره. شکست، بد کامل نیست. و پیروزی، خوب کامل نیست. خیرش رو ببین و شرش رو با خلق، تبدیل کن یا درسش رو بگیر یا راهش رو پیدا کن یا بندازش بره! یا معنای خودت رو ازش بکش بیرون! معنای تو، میتونه واسه دنیا مسخره باشه اما واسه تو کار کنه! 

سلام :)

چقدر خوب و انرژی بخش و درس آموز بود این پست

اصلا باید برم دوباره و دوباره بخونمش

باید مست شد با چیزی که لحظه همین الان گذاشته کف دستام...

پاسخ:
سلام جانم🌿

چه خوب؛ خوشحالم..

باید همینی که هست رو دید شنید چشید و زندگی کرد.. بی ترس. ترس از اشتباه و از دست دادن و فلان.. بعد این شجاعت و جسارت چنان آزاد و واقعیمون میکنه که سرخوشی و مستی کمترین میوه هاشه🌿🙏

منم برای خودم آنت دانلود کردم و یه ذره یه ذره می بینم میرم تو بحر منظره ها ... یواش یواش کتاب میخونم هرچی که دوست دارم نه میخوام تغییری تو خودم بدم نه میخوام چیزی یاد بگیرم دیگه فقط میخونم تا حالش رو ببرم 

آروم آروم غذا درست میکنم 

کم کم می نویسم 

یه کوچولو نرمش میکنم. قدم میزنم به صدای پرنده ها گوش میدم بازی بچه ها رو نگاه میکنم درختها و گل ها و مغازه ها رو تماشا میکنم 

زندگیم رو زدم رو دور کند و همه چی خیلی یواش شد 

اتفاقا چقدر هم وقت اضافه تر دارم 

یه جوری ام حس ریکاوری بهم دست داده انگار بعد از یه مشت و مال حسابی دارم بدون هیچ فکر و دغدغه ای استراحت میکنم تا حالم بهتر بشه 

یواشم من الان 

مثل تو فقط از اون پنکیک پفی ها و چای زعفرونی ندارم به جاش موکای کف دار دارم با نون و کره ی بادوم زمینی و مربای توت فرنگی رژیمی صبح ها البته 

موکا کرم ساز هم اون هفته برای خودم جایزه خریدم هر روز باهاش عشق بازی میکنم 

 

یواش بودن رو دوست دارم حال میده

پاسخ:
من قبل از اینکه این کامنتت رو بخونم، همینطوری یهویی اومدم وبلاگت و واسه ت نوشتم. حالا از این همه قشنگی که تو کلمه هات جاریه می بینم نیازی نبود به حرف هام 😂
به به... به به... کامنتت شیرین و دلچسب و مستی بخش بود جانم.. 💙🙏🌿
حالش رو ببر🌹🌹😘😘

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">