سایه های نور و....

زندگی گذر از نور به سایه و سایه به نور است...

زندگی گذر از نور به سایه و سایه به نور است...

سبک زندگی

يكشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۱:۳۰ ق.ظ

توی پست های گذشته ی وبلاگم چرخ میزنم. نوشته های خودم رو به عنوان (نوع دیگری از زندگی) نفس میکشم و به شخصی سازی و بازتعریف ها ادامه میدم در جهت عصیان و در جهت رستگاری با واقعیت(همان که هست). 

 

در ترکیب و بازتعریف سبک های مختلف زندگی تو نوشته هام به چهار تا سبک خیلی برخوردم: (خوب، کافیه). (آزاد باش و آزاد کن). (تلاش کن که تلاش نکنی). (لحظه حال را دریاب).(خودت باش، واقعی باش). بقیه ش رو رها میکنم چون اگر ابزارهای توی دستم زیاد باشن به جای گذر، پاهام رو می بندن! 

 

مثلا برای (لحظه حال را دریاب)، خلاصه بازتعریف من اینه: لحظه فقط لذت بردن و طبیعت و بو کشیدن و فلان نیست. لحظه، اون چیزیه که تو روش کنترل داری برای دگرگونی و رستگاری و ادامه دادن. لحظه اون چیزیه که حسرت ها و پشیمانی های گذشته رو نشونت میده که بهش بپردازی برای وسعت دادن به خرد شخصی.. لحظه، اونیه که بی قراری قلبت برای آینده رو نشونت میده که ببینی از کجا می یان و به کجا می برنت. حال، جدا از آینده و گذشته نیست فقط باید زورِ اضافه نزنی! فقط باید راه خودت رو، اونچه برای تو کار میکنه رو، بر مسیرِ درونیت ماندن رو پیدا و تمرین کنی.. و کلی صفحه که تو دفترم از این بازتعریف نوشتم... 

 

(تلاش کن که تلاش نکنی) واسه م همون هاست که تو پست های قبلی و حتی قبل تر، وجود داره.. همون اینکه من می نویسم و یه روز بلند میشم و دارم ایجاد میکنم. و خیلی موارد دیگه.. در این سبک برای من نوشتن، ژورنالینگ، هنر، کار با دست، ادبیات، رمان، فلسفه، تنهایی و در خود ماندن، واقعی بودن، خالق، خلق، مراقبه، رازآلودگی، شهود، کیمیاگری‌، نوستالژی و وارستگی ...... پر رنگه. 

 

این جمله رو بو میکشم. وقت ظرف شستن، خرد کردن پیاز، دوش گرفتن و... همه جا هست. چند روز پیش اومد و دیگه نرفت. ساده و دوست داشتنیه واسه م اما زندگی کردنش پیچیدگی های خودش رو داره واسه م: ( با آنچه روحت می طلبد، همراهی کن). دیدن احساس، درک بدن، بی فکری، قلبت، اینها راهنماهای عالی ای هستن سایه! 

 

دیشب خواب خوشی دیدم. معطر و دل انگیز. قلبم رو وسعت داد و روحم رو تازه کرد. خواب یکی از استادهام رو دیدم که به نظرم سلامت روان بسیار بالایی داره. یکی از اونها که بی اینکه بدونی چرا و بی هیچ زور اضافه به قلب هم نشستید و واسه م این جمله رو یادآوری کرد که از خودش شنیده بودم:( شنیده ام که آدمی می تواند شفای آدم دیگر شود) و چرا که نه!! اینکه چرا نمی رم ببینمش، نمی دونم؟! 

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲/۰۲/۱۷
سایه نوری

نظرات  (۲)

به به سایه :)

پاسخ:
:)

راستی به خاطر تبریکت و دعای زیبات هم ممنونم و میبوسمت غافلگیر شدم مرسی که یادم بودی جانم.. اصلا نمی دونم کی گفتم 😅💜

من میشه درخواست کنم فونت و اندازه نوشته هاتون رو کمی بهینه کنید. شاید هم از پیر شدن من باشه ولی همش گم میشم وسط پست های شما :))

پاسخ:
بله بله حتما من با گوشی می نویسم خیلی توجه به ابعاد نمی کنم :) 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">