سر شوریده
سه شنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۵۹ ب.ظ
دستانش میرقصید،،
لبهایش نیز...
پاهایش هم،، یکی جلوتر از دیگری،، خراب...
شوریدگی، وصف حالش بود و درش شورشی برپا،،
می خواند و می خواند: دائما یکسان نباشد حال دوران...
و به سر شوریده اش که میرسید،، سامانی نمی خواست!!
#انتشار_بی_ترس_از_قضاوت
۹۹/۰۵/۲۸
چه زیبا بود دلمو برد