عطر وانیل و پنیر
این هفته گذشت. الان کمی بریم توی بدن هامون... بدنم آرامه. قلبم قوت داره. جایی از قفسه سینه م گرفتگی و سنگینی و سوزش ندارم. معده م آرامه... اندکی گرفتگی تو روده هامه. ران و ساق پاهام راحته و توشون انقباض، سوزن سوزن و... نیست. سنگینی مختصری در بدنمه ناشی از روزهای قبل بهم ریختگی هورمون ها که کاملا طبیعیه.
دیروز به خودم و پوستم رسیدم. هلوها زردآلوها رو از وسط نصف کردم و گذاشتم توی آفتاب و یخچال نفس کشید. از خورش کدویی که روز قبل پخته بودم مونده بود. برنج دم کردم و خوردیم. شام رو گذاشتم. غذای امروز ظهر رو آماده کردم. دوش گرفتم. همسر اومد معاشرت کردیم و خوابیدیم.
امروز کلاس سنگینی داشتم. رفتم و عالی گذشت. برگشتم غذا خوردم. کوتاه، عمیق و شیرین خوابیدم. کیک پنیر سریع و سالمم رو بدون آرد و شکر پختم و با شیرقهوه ی بی موقعی خوردم:) حواسم به دمنوشم بود. ظرفها رو شستم و آشپزخونه رو جمع کردم.
هفته ی پرکار و پراسترسم تمام شد. خوشحالم که فردا هنوز توی ماه تیر هستیم :) امشب میخوام برنامه ریزی مردادماه رو انجام بدم. خونه به تمیزکاری نیاز داره. غذای فردا آش گوجه ست و...
نگاهم به یک نقطه ست. یک هدف. دوست دارم بازش کنم اما میخوام پیش بره و بعد بیشتر ازش بگم. در مسیر این هدف در حال یادگیری هستم و کمی گیج. چون خیلی چیزها رو نمی دونم هنوز. اما خودم اصلا گیج نیستم و در جریان هستم...
در راه هدفم بیش از ذوق و شوق، انگیزه دارم. یعنی این هدف به رفتارهام قدرت و جهت داده. و راستش دنبال رویابافی و در رویا فرورفتن و شوق های سوزان هم نیستم. بیشتر نیاز به برنامه ریزی، لیست کار روزانه، اولویت بندی، آگاهی به زمان، هوشیاری، انتخاب های درست، کنجکاوی و جستجوگری، دقت، توجه، تمرکز... قدم های کوچک، استمرار، هویت سازی، کار روی خود، روتین سازی، اعتماد به خود، جسارت، در واقعیت و بدن ماندن، احساس را دیدن دارم..
و در مسیر تک تک چیزهایی که نیاز دارم، گیج نیستم. می دونم باید چه کنم. تحقیق هایی کردم. آموزش هایی انتخاب کردم. قدم هایی برداشتم. در مسیر هستم.
خوش آمد میگم به مردادماه با اینکه از حجم کاری که دارم وحشت میکنم اما آماده م برای حتی یک ماه نخوابیدن:)
از این هدف، خواهم گفت....
به به :)
چقدر زنده بود این پست .
با گوش جان خواهیم شنید ازت سایه جانم .