سایه های نور و....

زندگی گذر از نور به سایه و سایه به نور است...

زندگی گذر از نور به سایه و سایه به نور است...

گذر از فکر به احساس و بدن

شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۲:۲۵ ق.ظ

با نوشتن، ژورنالینگ، صبوری و( دیدن واقعیت به جای سرکوبش با رؤیاسازی) ... دارم آگاهانه به احساس میرسم. 

 

بعد با احساس میرم روی بدنم. الان چه احساسی دارم و این احساس کجای بدنم رو درگیر کرده. به این جستجوی بدنی/احساسی برگشتم. محرک هام رو برای احساسم شناسایی میکنم و احساسم رو با بدنم درک میکنم: تو سرمه؟ داغم کرده یا یخ؟ سستم کرده یا پرتوان؟ تنفسم تند شد یا چی؟ قفسه سینه م در چه حاله. قلبم چطور میزنه؟ گر گرفتگی.. رنگ پوست.. دل زدن رگها... حال درون پاها یا دستها... 

 

من عاشق فیزیولوژی، نوروساینس، ادبیات به خصوص کلاسیک، هنر و روان... در حال جستجوگری تو اینها، در حال عمیق شدن در فضای روانم هم هستم. هرچند تا باز شدن قفل ها، خیلی مونده اما بعد از مدتها قلبم آرامه... بدنم معتدله و هواش مطبوعه :) 

 

جای خالی چیزی در قلبم درد میکنه اما تا این جای خالی با غمی اصیل، سبک و پرمانند پر بشه، ادامه خواهم داد... اون موقعست که قلبم ذوب میشه تو رگهام و جون تازه ای میگیرم تا از دری که باز شده، برم! رفتن/عبور/گذر! 

 

حواست باشه سایه ادامه دادن... دوام آوردن... با ذکر تحمل کن بدون شیفته ی رنجت شدن. 

 

تمرین باور به توانمندی، هرروز تو برنامه هست. ریسک و جسارت لازمه شه... ادامه میدم :) 

 

روز خوبی بود و هفته ی تازه ای پیش روئه. می‌خواهم باهاش چیکار کنم؟ دوام بیارم! 

 

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲/۰۲/۰۹
سایه نوری

نظرات  (۱)

چشمم روشن به این کشف ها :) 

به این با شکوه دوام آوردن ها :) 

پاسخ:
میدونی مینا امروز این اومد واسه م تو نوشتن: هدف شاید برای رسیدن نیست برای رفتنه! یعنی دوام آوردن رو یه جونی میده. دارم کج دار مریز با شخصی سازی ادامه میدم و بله باشکوهه و زمانهایی خفت باره! 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">