اول برش لحظه 😊😊
نشستم پشت صندلی زرد الهام بخشم و همین که کمی سرم رو بالا ببرم، پشت گردنش رو میبینم.. پشت گردن آدمهای عزیز زندگی، خیلی مهمه خیلی.. بوی خودشون رو میده، منحصر به فرده، خاصه و دست نیافتنی اما زیر دستهای شماست!! این بار بهشون دقت کنید!
هیچ لامپی جز چراغ مطالعه روشن نیست. و همین اتاق رو نارنجی ملایم ماتی کرده. فضا آرام، عمیق، الهام بخش و عرفانیه... و مهمتر از همه ی اینها خودساخته، مستقل و آزاده! این لحظه و این اتاق و عطر چیزی که توش پخشه و من اسمی براش ندارم، چیزیه که ما ساختیم... بعد از اینکه بارها نابودش کردیم. بارها تکی فرو ریختیم، ساختیمش.. از صفر تا صدش رو با بی توقعی، مسئولیت پذیری، ضجه زدن زیر درد رشد، افتادن و باز برخاستن، تحمل بستگی ها و بی نوری ها و گمگشتگی ها ساختیم...
آهنگ بی کلامی که در فضا، باله میرقصه، سرانگشتاش رو در هر حرکت هنرمندانه، از یک سلول به سلول دیگرم میکشه و شست و شو میده از هرآنچه نباید!! چون لحظه، هنرمند هنرمند پروریه!! پس ازش یاد بگیرید!!
پنجره نیمه بازه.. سیاهی آسمان افتاده توی اتاقمون و من قدرش رو میدونم! چون لحظه، عظیم و در عین حال دم دسته؛ عاشق این تضاد شگفت انگیزش هستم: دقت کنید عظیم در دسترس!! خنکای تردی پوستم رو می نوازه و جنگل روحم رو ماهرانه تکانهای ظریف میده.. و در هر تکان، برگهایی که نمیخوام رو بی تعلق میریزم!!
گلیم رنگین اتاقم که تمام گوشه ی چشمم رو مال خودش کرده رو نگاه میکنم و به همین سادگی توی رنگهاش غرق میشم.. چون لحظه ساده ست.. پیچیده ش کنی از دستت در میره!!
جرعه ای از چایی دارچین/وانیلی میچشم و سعی میکنم مزه هاش رو تفکیک کنم چون لحظه سختی خودش رو هم داره. باید یاد بگیری توجه و تمرکز و تفکیک و غرق شدن تو جزئیاتش رو..
و من.. من؟؟ من مست این لحظه م.. و هیچ بیشتری از هیچ جنسی نمی خوام!!
و می خوام یادم بمونه شکرگزار باشم.. شکر گزاار.. شکرگزااار.. شکرگزاااار.. شکرگزااااااااار..
و به این فکر میکنم چه اهمیتی داره نتیجه ها.. وجه ها.. جامعه و چهارچوب هاش.. عدد و رقم های سن و وزن و سال و زمان و حساب بانکی و...
مهم اینه که تو چطور گذر میکنی. چطور خوبی ها رو از توی بدترین ها بیرون میکشی. چطور حرکتت رو طراحی میکنی. چطور دلت رو میزنی به جریان اما قدم هات رو برمیداری. چطور پیش میری. چطور وقتی افتادی، اجازه ی افتادن به خودت میدی.. چطور نقص هات رو بغل میکنی.. چطور زندگی رو با تمام ابعاد و ویژگی هاش زندگی میکنی..
چطور نتیجه رو ندیده، در مسیر مشتاقانه میرقصی. رمز اشتیاق اینه که زور نزنی.. فشار نیاری و درگیر چیزی باشی که مال توئه و برای توئه!
و چطور چطور چطور با همه ی اونچه لحظه کف دستات گذاشته از خوب و بد.. رنج و لذت.. درد و اشتیاق.. زشت و زیبا.. آرام و استرس و............ خلق میکنی.. خلق. خلق.. خلق وحشیانه ی آزاد ناشیانه ی رها.
یادم باشه من و زندگی ناکامل های کافی و قدرتمندی هستیم.
کافیه توجه مون رو ببریم اونجا که باید تا قدرت از اونچه نباید گرفته بشه.
کافیه جادوگر بشیم و ول کنیم تغییر رو و فقط با چوب جادومون تبدیل و تعدیل کنیم..
کافیه بودن رو بزیم نه شدن رو که هیچ جا نمیشه اگر اینجا و اکنون نشه.. اینها بهانه ها و توهم های ذهنه که اگه فلان بشه بعد دیگه بیسار خواهد شد و خواهم کرد! راستش صادق که باشیم همه مون تجربه ش رو داریم.
خالق باشیم و از تکه هایی که لحظه میذاره کف دستمون استفاده کنیم.. و اگه بخوایم، همیشه راهش پیدا میشه!!
برش های لحظه تون رو بسازید. چون شما آفریدگار هستید..
#آفرینشگر_لحظه....